در دین چو اعتصام به حبل متین کنند


در دین چو اعتصام به حبل متین کنند

آن به که مطلع سخن از رکن دین کنند
آن به که مطلع سخن از رکن دین کنند
دین پروری که داغ ستورش مقربان
دین پروری که داغ ستورش مقربان
از بهر کسب مرتبه نقش نگین کنند
از بهر کسب مرتبه نقش نگین کنند
ارواح انبیا ز مقامات آخرت
ارواح انبیا ز مقامات آخرت
بر دست و کلک و فتوی او آفرین کنند
بر دست و کلک و فتوی او آفرین کنند
از شرم رای او رخ خورشید خوی کند
از شرم رای او رخ خورشید خوی کند
هرگه که بر سپهر حدیث زمین کنند
هرگه که بر سپهر حدیث زمین کنند
اطراف مدرسه اش به زبان صدا چو دید
اطراف مدرسه اش به زبان صدا چو دید
هرشب مذکریش شهور و سنین کنند
هرشب مذکریش شهور و سنین کنند
خورشید کیست چاکر رایش از این سبب
خورشید کیست چاکر رایش از این سبب
هر بامدادش ابلق ایام زین کنند
هر بامدادش ابلق ایام زین کنند
نقدیست نکتهاش که دارد عیار وحی
نقدیست نکتهاش که دارد عیار وحی
در گنج خانهٔ خردش زان دفین کنند
در گنج خانهٔ خردش زان دفین کنند
ای تاج با کسی که مدار شریعتست
ای تاج با کسی که مدار شریعتست
در شرع از طریق تهاون کمین کنند
در شرع از طریق تهاون کمین کنند
صاحبقران شرع به جایی توان شدن
صاحبقران شرع به جایی توان شدن
کانجات با مخنث و مطرب قرین کنند
کانجات با مخنث و مطرب قرین کنند
مجلس به دوش گربه شکاران چرا شوی
مجلس به دوش گربه شکاران چرا شوی
چون نسبتت به خدمت شیر عرین کنند
چون نسبتت به خدمت شیر عرین کنند
یک التفات او ز تو گر منقطع شدی
یک التفات او ز تو گر منقطع شدی
زان التفاتها که به صوت حزین کنند
زان التفاتها که به صوت حزین کنند
منکر مشو ازین که درین پوست نیستی
منکر مشو ازین که درین پوست نیستی
کازادگان به خیره ترا پوستین کنند
کازادگان به خیره ترا پوستین کنند
ای نایب محمد مرسل روا مدار
ای نایب محمد مرسل روا مدار
تا با من این مکاوحت از راه کین کنند
تا با من این مکاوحت از راه کین کنند
چندان بقات باد که تاثیر لطف صنع
چندان بقات باد که تاثیر لطف صنع
از برگ اطلس وز گیا انگبین کنند
از برگ اطلس وز گیا انگبین کنند
شرع از تو سرخ رو تو چو گل تازه روی تا
شرع از تو سرخ رو تو چو گل تازه روی تا
تشبیه چهرها به گل و یاسمین کنند
تشبیه چهرها به گل و یاسمین کنند